Menu

آموزش

نوبت دهی و پذیرش

شماره های تماس جهت تعیین نوبت در مرکز مشاوره روان آوا، شعبات تهران

شعبه قلهک( شمال و شمال شرق تهران؛ قلهک- جنب مترو قلهک- مرکز مشاوره روزنه (رهیار)
02188253229-09360695153

شعبه گیشا ( غرب و شمال غرب تهران؛ گیشا- جلال آل احمد- مرکز مشاوره شیوا)

02188253229-09360695153

 

شعبه صادقیه (غرب تهران؛ ضلع شمالی ایستگاه مترو صادقیه- مرکز مشاوره فرحبخش)

02188253229-093606951530

تلفن مشاوره ای هوشمند9092301369

خدمات تخصصی ما

مشاوره ازدواج

مشاوره
پیش از ازدواج

مشاوره خانواده

درمان اختلالات روانی و رفتاری
مشاوره تحصیلی وکنکور
مشاوره شغلی

آموزش مهارت های زندگی

مشاوره کودک و نوجوان

بازی درمانی و افزایش خلاقیت در کودکان

خدمات ما در یک نگاه

مشاوره فردی و مشاوره گروهی
ارزیابی هوش
روانشناس کودک
ارزیابی شخصیت
برگزاری کارگاه های آموزشی ویژه عموم
برگزاری کارگاه های آموزشی ویژه متخصصین

آموزش والدین
همکاری با مدارس
همکاری با مهدکودک ها
انجام پروژه های تحقیقاتی

آموزش مهارت های زندگی

انسان موجودی اجتماعی است و بقای رضایتمندانه او در گرو ایجاد و تداوم ارتباط مناسب با دیگران است. از این روی، فراگیری و تمرین مهارت های زندگی و بهره گیری از آنها موجب می شود که فرد در ارتباط با خود و دیگران ناکامی و رنج کمتری را تحمل کند.

یکی از خدمات مرکز مشاوره روان آوا آموزش مهارت های زندگی به افرادی که نیازمند این آموزش ها هستند، می باشد این آموزش ها به صورت گروهی و یا انفرادی آموزش داده می شود. آموزش ها به گونه ای است که همگان بتوانند از آن بهره ببرند. جهت آشنایی کاربران سایت مرکز در ادامه به تشریح هریک از مهارت های زندگی پرداخته ایم.

 

آموزش مهارت های زندگی

تفاوت روانکاوی، روانپزشکی، روانشناسی و مشاوره

روانکاوی، روانپزشکی، روانشناسی و مشاوره چه تفاوتی دارند؟ آیا روانکاوی، روانپزشکی، روانشناسی و مشاوره با هم متفاوت هستند؟

مرکز مشاوره 0 6307 امتیاز مطلب: هیچ امتیازی موجود نیست

برای چه مشکلی به چه کسی باید مراجعه کرد؟

مشاوره؛ یکی از حرفه های یاورانه است که معمولاً نگاهی پیشگیرانه و آموزشی دارد و مشاورین معتقدند مشکلات افراد به دلیل کمبود مهارت و دانش در جنبه های گوناگون هست و معمولاً به مراجعین کمک می کنند با افزایش توانایی ها و مهارت های خود به مشکلات شان غلبه نمایند.

روانشناسی؛ در حقیقت علمی است که به مطالعه علمی رفتار می پردازد که با روش های گوناگونی این مطالعه انجام می گیرد. روانشناسی برای اولین بار توسط ویلهلم وونت و در شهر لایپزیک آلمان به شکل امروزی و علمی پایه ریزی شد.

روانکاوی؛ شیوه ای از بررسی و کاوش در احساسات، رفتارها و نگرش های فرد هست که معمولاً گذشته نگر هست و بر پایه مطالعات فروید و پیروان وی می باشد. پس از فروید پیروان وی با تغییراتی روانکاوی نئوفرویدی را بنا نهادند و در دوره 1960 نیز ژاک لکان روانکاوی لکانی را بنا نهاد، در دوران معاصر نیز روانکاوی به شیوه های گوناگون ارتقا و تبیین یافته که می توان به روش های روانپویشی فشرده یا کوتاه مدت اشاره کرد.

روانپزشک؛ کسی است که تحصیلات پزشکی دارد که مرتبط با دستگاه عصبی است و با توجه به نوع تخصصش می تواند برای مراجعین دارودرمانی را تجویز نماید. معمولاً روانشناسان، روانکاوان و مشاوران افراد را به روانپزشک ارجاع می دهند.

پاورپوینت کارگاه ارتباطات بین فردی و انواع روابط

ارتباط چیست؟ مهمترین مهارت های ارتباط مؤثر کدامند؟

مرکز مشاوره 1 56948 امتیاز مطلب: 5.0

پاورپوینت گارگاه انواع روابط بین فردی و مدیریت آن

پاورپوینت رایگان کارگاه انواع روابط بین فردی و مدیریت آن

 

ارتباط چیست؟

اهمیت ارتباط چیست؟

انواع ارتباطات بین فردی

انواع سبک های ارتباطی

سبک منفعلانه

سبک پرخاشگرانه

سبک مقتدرانه

سبک جرأتمندانه

چگونه ارتباط مؤثری برقرار کنیم؟

موانع ارتباطی

مذاکره

اصول مذاکره مؤثر

انتقاد

باید و نباید های انتقاد

تعارض

مهارت های حل تعارضات بین فردی

 

ناخن جویدن در کودکان

راهکارهایی برای کنترل ناخن جویدن در کودکی:

مرکز مشاوره 0 42925 امتیاز مطلب: 4.5

جویدن ناخن یا اونیکوفاژی یک رفتار مخرب موقتی و گاها طولانی مدت است که به همراه نشانه های اضطراب و نشانه هایی مانند کشیدن مو و آسیب زدن به پوست وبدن خود،ازسنین 2سال ویابالاتر شیوع پیدا میکند.

این رفتار اگر توسط والدین یامتخصصین اطفال درسنین پایین تر تحت درمان قرارنگیرد تبدیل به عادت رفتاری شده وتاسنین بزرگسالی هم ادامه ­پیدا میکند.

13 نکته برای برخورد با افراد منفی گرا

راهکارهایی برای تعامل با افراد منفی گرا

مرکز مشاوره 0 55634 امتیاز مطلب: 3.4

13 نکته برای برخورد با افراد منفی گرا

1- عذر خواهی کنید.

2-  صبر و تحمل داشته باشید.

3- چقدر مهم است که حق با من باشد؟

4- عکس العمل سریع نشان ندهید.

5- در خصوص مسائل ناراحت کننده با افراد منفی صحبت نکنید.

6- از دریچه چشم دیگری به مساله نگاه کنید.

7- از تجارب منفی، نیز می توان درس گرفت.

8- با افراد منفی کمترین تماس را داشته باشید.

9- مراقب خود باشید.

10- نتیجه احتمالی واکنش خود را پیش بینی کنید.

11- لیستی از اولویت های زندگی تان تهیه کنید.

12- محبت کنید.

13- بنویسید.

خشم و کنترل آن

مرکز مشاوره 1 35417 امتیاز مطلب: 4.6

خشم مانند سایر هیجانات یک فراورده­ ی روانی است که جسم انسان را نیز تحت تأثیر قرار می دهد، مثلاً موجب افزایش ضربان قلب، تغییر رنگ پوست، تغییر حالات بدنی، افزایش یا کاهش فشار خون و مشکلاتی دیگر که در هر فرد می تواند بروز متفاوتی داشته باشد.

اگر افراد به بروز و وجود خشم خود آگاهی نداشته باشند خشم در آنها همانند فنر جمع می شود و به جایی می رسد که به ناچار تخلیه می شود و ممکن است این خشم متوجه اطرافیان فرد یا متوجه خود فرد شود، خشم به درون موجب بروز افسردگی و اضطراب و خشم به بیرون موجب بروز رفتار پرخاشگرانه در افراد می گردد. خشم یکی از مواردی است که می تواند در روابط انسانی اختلال ایجاد نماید و روابط را به سمت تباهی ببرد بنابراین یادگیری درباره خشم و رفتارهای پرخاشگرانه بسیار ضروری است.

خشم در همسران و روابط زناشویی می تواند آسیب های جدی وارد نمایید نکته ای که باید در روابط زن و شوهر به آن توجه کرد این است که همسری که خشمگین است و ممکن است خشم خود را به صورت انفجاری تحلیه نماید این است که قطعاً در مقابل او همسری پرخاشگر وجود دارد که اعلب به چشم نمی آید زیرا خشم خود را به صورت منفعلانه بروز می دهد و به عنوان ماشه چکان برای بروز خشم همسر دیگر می تواند عمل نماید.

در این متن کوتاه و مختصر سعی شده است چند نکته کاربردی برای کنترل خشم گنجانده شود هر چند که یادگیری رفتارهای مؤثر کنترل خشم می بایست با کمک یک متخصص و مشاوره انجام شود.

برای یادگیری بیشتر در زمینه کنترل خشم پیشنهاد می شود مقاله مفصل و جامع تری که با عنوان مهارت کنترل خشم در سایت قرار دارد را مطالعه نمایید:

چطور با دیگران ارتباط مؤثر برقرار کنیم؟

مهارت های ارتباطی مؤثر

مرکز مشاوره 0 53743 امتیاز مطلب: 4.3

در واقع ما از طریق گوش دادن به احساسات و نیازهای دیگران خیلی چیزها به او می گوییم؛ وقتی با دقت و حوصله او را می شنویم دیگر او را یک تهدید نمی بینیم، گاهی وقتی از کسی کلمه «نه» و «نمی خواهم» را می شنویم حس می کنیم طرد شده ایم ولی اگر با نیاز ها و احساسات پشت این «نه» دیگران همدلی کنیم، دیگر دلخور نمی شویم بنابراین به گفته مهاتما گاندی: بیایید خودمان آن تغییری شویم که در دنیا جستجو می کنیم

زندگی مشترک پس از خیانت چگونه خواهد بود؟

آیا پس از اینکه فرد مورد خیانت زناشویی واقع شد می تواند به زندگی مشترک ادامه دهد؟

مرکز مشاوره 2 59616 امتیاز مطلب: 4.3

زندگی مشترک پس از وقوع خیانت

 

برای پاسخ به این سوال لازم است کل زندگی زناشویی خود را مورد ارزیابی قرار دهیم و به احساسی که همان لحظه دارید فکر نکنید اگر پایه ی اول رابطه را محکم بنا کرده باشید و تا به الان احساسات خوبی را در کنار هم تجربه کرده باشید احتمال ادامه رابطه خوشایند وجود دارد اما اگر همواره رابطه ی پرتنشی را تجربه کرده اید جای امیدواری برای ادامه وجود ندارد.

اما باید مراقب باشید هنگام بازنگری خاطرات با عینک بدبینی به آن ها نگاه نکنیـد و اتفاقـی که ایـن روزها بین تان افتاده موجب تحریف حسی که در کل زندگی به هم داشتید نشود.

اگر این سوال مدام ذهن تان را مشغول کرده که نکند تغییراتی که در همسرم به یکباره ایجاد شد موقتی باشد ؟ نکند مرا گول بزند که با او بمانم؟ پیشنهاد می کنیم عینک بدبینی را کنار بگذارید و به همسرتان فرصت دهید صداقت خود را به شما ثابت کند تا ببینید چند مرده حلاج است؟ اگر در را به رویش ببندید او چطور می تواند به زندگی شما قدم بگذارد و دوباره اعتماد شما را برانگیزاند.

در اینجا پنج شاخص وجود دارد که سرنخ هایی را در خصوص امکان اعتماد دوباره  به دست تان می دهد:

1) اگر اعتقاد زیربنایی اش در مورد زندگی زناشویی تعهد و اعتمادسازی است احتمال کمتری وجود دارد که دوباره به شما خیانت کند.

2) این که فرد چندمین بار است که خیانت می کند تا حدی می تواند میزان بازگشت او را به زندگی متعهدانه تعیین کند.

3) توانایی فرد در ایجاد ارتباطی صریح و به دور از پرده پوشی: آگاهی از نیازها و خواسته های خود و تونایی برخورد مسالمت آمیز و همدلانه  احتمال پایبندی به خانواده را بالا می برد.

4) توانایی گوش دادن و همدلی کردن: همسرانی که نمی توانند پا را از نیازهای خود فراتر گذاشته و به نیازها و خواسته های شما گوش دهند، بیشتر مستعد خیانت دوباره به شما هستند. آیا همسرتان می تواند: در خصوص ضربه ی عاطفی که به شما وارد کرده از شما دلجویی و شما را درک کند؟ اظهار تاسف کند؟  با وجود اختلاف عقیده، به شما گوش کند.

5) تمایل به قبول مسئولیت لازم در قبال رابطه نامشروع: تا زمانیکه همسرتان در مورد رابطه نامشروع به شکلی منصفانه قبول مسئولیت نکرده امید شما به داشتن رابطه ای متعهدانه پوشالی است.

تفکر انتقادی | Critical Thinking

تفکر انتقادی عبارت است از توانایی تفکر مستقل و تأملی، و فکر کردن به شیوه ای روشن و منطقی. می توان گفت نوعی مهارت است که می تواند در افشاء سفسطه ها و استدلال های نادرست بکار گرفته شود.

مرکز مشاوره 4 87107 امتیاز مطلب: 2.9

تفکر انتقادی عبارت است از یک فرایند ذهنی تحلیل یا ارزیابی اطلاعات، بویژه بیانات یا موضوعاتی که افراد به عنوان یک اصل ارائه می کنند. تفکر انتقادی فرایندی است شامل: تأمل روی معنای عبارات، بررسی شواهد و استدلال های ارائه شده، و قضاوت راجع به واقعیت ها. افرادی که تفکر انتقادی دارند می توانند این اطلاعات را از طریق مشاهده، تجربه، استدلال، و تعامل با دیگران جمع آوری کنند.

مهارت حل مسئله Problem Solving Skill

مهارت حل مساله چیست؟

مرکز مشاوره 11 107509 امتیاز مطلب: 2.9

مطالعات نشان داده اند که افرادی که با مهارت حل مسأله آشنا بوده و ان را در زندگی روزمره شان بکار می بندند، استرس یا فشار روانی کمتری را در زندگی روزمره شان بکار می بندند، استرس یا فشار روانی کمتری را در زندگی تجربه می کنند. همچنین یافته ها دال بر آن است که بسیاری از افراد در زندگی با مشکل، دردسر، گرفتاری، بحران و ... روبرو می شوند، اما همه آنها به طور یکسان از این تجارب استرس زا آسیب نمی بینند. چون آنچه مهم است آن است افراد در مواجهه با این گونه موقعیت های دشوار چگونه می توانند به شیوه ای صحیح  عمل کنند و با نیروی فکر خود با مشکلات غیر قابل اجتناب زندگی کنار بیایند. در واقع توانائی حل موفقیت آمیز مسائل، ارتباط نیرومندی با سلامت روان افراد دارد.

          برخی افراد به اشتباه معتقدند که آنها مهارت های حل مسأله را ندارند اما واقعیت آن است که آنها از مهارت های لازم برای حل مسائل برخوردارند فقط کافی است نحوه بکارگیری این مهارت در موقعیت های واقعی زندگی را تمرین کنند. یک راه برای اثبات این موضوع آن است که به گذشته خود فکر کنید و ببینید تا کنون برای حل مشکلاتی که پیش رو داشته اید، از چه راهکارهایی استفاده کرده اید. پس همواره به خاطر داشته باشیدکه مشکل حادی که در حال حاضر برایتان پیش آمده، اولین مشکلی نیست که با آن روبرو شده اید. شما مشکلات بسیار دیگری از این قبیل را در زندگی با موفقیت پشت سر گذارده اید، پس می توانید از عهده این یکی هم برآیید. فقط کافی است به اندازه کافی برای آن وقت گذاشته و آن را به شیوه ای منطقی حل کنید. 

مهارت ارتباط مؤثر

ارتباط مؤثر چیست؟

مرکز مشاوره 6 132353 امتیاز مطلب: 3.6
هدف از برقراری ارتباط با دیگران این است که بتوانید پیام خود را به آنها منتقل سازید. اگر شما بتوانید پیام خود را با موفقیت به دیگران تفهیم کنید، افکار و ایده های شما به طور مؤثر منتقل خواهد شد. در غیر اینصورت، نمی توانید نظر خودتان را با دیگران در میان گذارده و ارتباط شما با آنها به خوبی برقرار نشده و به شکست اهداف فردی یا حرفه ای شما خواهد انجامید. برای کلیه فعالیت های اجتماعی از جمله دوست یابی، ازدواج، تحصیل، اشتغال، برطرف ساختن نیازهای روزانه و ... نیازمند برقراری ارتباط مؤثر با دیگران هستیم و اگر این مهارت را به خوبی نیاموخته باشیم، اغلب فعالیت های اجتماعی ما انگونه که می خواهیم پیش نرفته و رضایت ما را تأمین نخواهد کرد. به عنوان مثال اگر شما نتوانید با همسر،فرزند، والدین یا رئیس تان به طور مؤثر ارتباط برقرار کنید، تعامل صحیحی بین شما شکل نمی گیرد و نمی توانید صحبت یا ایده های یکدیگر را درک کنید. عدم توانایی برقراری ارتباط مؤثر باعث شکل گیری تعارضات بین فردی و در نهایت انزوا و تنهایی افراد خواهد شد.
RSS
12

مشاوره ازدواج

مشاوره تحصیلی

آموزش مهارت های زندگی

پوچی | Absurdity

پوچی | Absurdity

پوچی و بی معنایی یکی از نگرانی های مسلم هستی و دلواپسی غایی ست. اگر باید بمیریم، اگر خود باید دنیایمان را بنا کنیم، اگر هر یک در جهانی بی تفاوت به ما مطلقاً تنهاییم، پس زندگی چه معنایی دارد؟ چرا زندگی می کنیم؟ چطور باید زندگی کنیم؟

پوچی

پوچی و بی معنایی یکی از نگرانی های مسلم هستی و دلواپسی غایی ست. اگر باید بمیریم، اگر خود باید دنیایمان را بنا کنیم، اگر هر یک در جهانی بی تفاوت به ما مطلقاً تنهاییم، پس زندگی چه معنایی دارد؟ چرا زندگی می کنیم؟ چطور باید زندگی کنیم؟ اگر هدفی مقدر و از پیش تعیین شده وجود ندارد، پس هر یک از ما باید معنای خویش را در زندگی بسازیم. ولی آیا معنایی که خود برای خویشتن می آفرینیم، بنیه ی لازم برای تاب آوردن این زندگی را دارد؟ این تعارض پویای اگزیستانسیال ریشه در معمای مخلوقی در جستجوی معنا دارد که به درون جهانی خالی از معنا افکنده شده است.

یونگ معتقد بود پوچی زندگی را از سرشاری و آکندگی باز می دارد و در نتیجه «معادل بیماری است». او نوشته است: «فقدان معنا در زندگی نقش سرنوشت سازی در علت شناسی روان نژندی دارد. روان نژندی را باید در نهایت رنج یک روح انسانی دانست که معنای خویش را در نیافته است ... نزدیک به یک سوم بیماران من از هیچ روان نژندی ای که از لحاظ بالینی قابل وصف باشد، در رنج نیستند، بلکه از بی معنایی و بی هدفی زندگی شان در رنجند».

ویکتور فرانکل می گوید بیست درصد روان نژندی هایی که در تجربه بالینی اش با آن ها روبه رو می شود، منشأ «ذهن زاد» دارند یعنی ناشی از فقدان معنا در زندگی اند. یک بحران پوچی که هنوز به صورت نشانه های مجزای روان­نژندی تبلور نیافته (یک بحران اگزیستانسیال) از این هم شایع تر است و به زعم فرانکل در بیش از پنجاه درصد بیمارانش در یکی از بیمارستان های وین دیده شده است.به علاوه، فرانکل که همه ی زندگی حرفه ای خود را وقف مطالعه ی رویکرد اگزیستانسیال به درمان کرد، به وضوح به این نتیجه رسید که فقدان معنا مهمترین فشار روانی اگزیستانسیال به شمار می آید. از دیدگاه او، روان نژندی اگزیستانسیال معادل بحران بی معنایی یا پوچی ست.

رواندرمانگری دیگر با نام سالواتوره مادی در رساله ی تحسین برانگیزش درباره ی جستجوی معنا می گوید «ناخوشی اگزیستانسیال» در «ناکامی همه جانبه در جست و جو برای معنای زندگی» ریشه دارد. وی یک «روان نژندی اگزیستانسیال» را توصیف می کند که محتوی شناختی آن «بی معنایی یا ناتوانی مزمن در باور حقیقت، اهمیت، سودمندی یا ارزش همه ی آن کارهایی ست که فرد درگیر آن ها شده یا تصور انجامشان را داشته است». بنجامین ولمن نیز روان­نژندی اگزیستانسیال را همین گونه تعریف می کند: «ناکامی در یافتن معنای زندگی، این احساس که فرد چیزی ندارد که به خاطرش زندگی کند یا بجنگد، چیزی ندارد که امیدی به آن داشته باشد ... ناتوانی در یافتن هدف یا جهتی در زندگی، این احساس که گرچه افراد درکارشان عرق می ریزند، چیزی ندارند که از ته دل بخواهندش». نیکلاس هابز با این نظر موافق است: «فرهنگ امروزی اغلب روان نژندی هایی پدید می آورد که با آنچه فروید توصیف کرده، متفاوت است. ویژگی روان­نژندی های امروزی دیگر واپس رانی و تبدیل نیست .... فقدان بینش هم نیست بلکه فقدان درک هدف و معنای زندگی­ست».

معنای زندگی چیست؟ پرسشی ست درباره معنای کیهانی، در این باره که آیا زندگی در کل یا دست کم زندگی انسان دارای شکل کلی منسجمی ست یا نه. معنای زندگی من چیست؟ پرسش متفاوتی است و به همان چیزی اشاره دارد که فیلسوفان «معنای این جهانی» نامیده اند.

معنای این جهانی (معنای زندگی من) حاوی هدف است: کسی که واجد حس معناست، زندگی را دارای هدف یا کارکردی می بیند که باید به آن دست یافت، هدف یا اهدافی برتر که فرد مد نظر خویش قرار می دهد.

معنای کیهانی به معنای وجود نقشه ای خارج و برتر از فرد است و بی چون و چرا به نظمی جادویی یا معنوی در جهان اشاره دارد. کسی که دارای حس معنایی کیهانی ست، معمولاً معنای این جهانی مطابق با آن را نیز تجربه می کند: بدین معنا که معنای این جهانی فرد عبارت است از دست یابی به معنای کیهانی و یا هماهنگ شدن با آن.

سالواتوره مادی معتقد است بخش قابل توجهی از ناهنجاری های روانی موجود ناشی از احساس پوچی و بی معنایی ست. وی برای «ناخوشی اگزیستانسیال» سه شکل بالینی توصیف می کند: جهادگری، هیچ انگاری و گیاه واری.

ویژگی جهادگری میل قدرتمند به تکاپو و فدا کردن خویش در راه علت های دراماتیک و مهم است. این افراد به شکل نمایش به دنبال موضوعی می گردند؛ آن علت یا انگیزه را تقریباً بدون توجه به محتوایش می پذیرند. به محض آنکه یک علت تمام شد، این فعالان سرسخت و دو آتشه فوراً دلیل دیگری می یابند تا همیشه یک قدم جلوتر از پوچی که در پی شان است و رهایشان نمی کند، گام بردارند.

هیچ انگاری، گرایش فعال و فراگیر به تردید در فعالیت های فراهم کننده ی معناست. انرژی و رفتار فرد هیچ انگار در یأس ریشه دارد؛ و به دنبال لذت خشم آلودی ست که از ویران کردن حاصل می شود. مادی معتقد است هیچ انگاری چنان رایج است که حتی به عنوان مشکل به آن نگاه نمی شود؛ در واقع، اغلب جامه ی مبدل رویکردی بسیار روشنفکرانه و فرهیخته را برتن می کند.

گیاه واری سومین شکل شکل ناخوشی اگزیستانسیال، افراطی ترین درجه ی بی معنایی ست. فرد به طرزی اجباری و بی اختیار در جستجوی معنای انگیزه ها و علت ها نیست؛ با خشم به معنای پذیرفته شده از سوی دیگران نیز حمله نمی برد. در عوض در وضعیت بی هدفی و بی علاقگی شدید فرو می رود، وضعیتی که به شیوه های مختلف شناختی، عاطفی و رفتاری ابراز می شود. جزء شناختی آن عبارت است از ناتوانی مزمن در اعتقاد به مفید بودن و یا به ارزش هر یک از تلاش های زندگی. طنین عاطفی آن عبارت است از بی خاصیتی، دلزدگی و ملال فراگیر که خود را با افسردگی­های دوره ای نشان می دهد.

افرادی که به سندرم گیاه واری دچار می شوند، ممکن است به دلیل افسردگی همراه و تردیدهای آزاردهنده شان جویای درمان شوند. درمانگر باید توجه کند که چنین بیماری درگیر مشکلاتی نظیر احساس گناه  یا اعتماد به نفس-هویت و یا علائم جنسی یا پرخاشگرانه نیست. در عوض، بیمار با دلواپسی هایی از این قبیل دست به گریبان است: وقتی همه چیز با مرگ به پایان می رسد، چرا در زندگی زحمت کارکردن به خود بدهید؟ چرا نیمی از عمرتان را به مدرسه رفتن بگذرانید؟ چرا ازدواج کنید؟ چرا تشکیل خانواده دهید؟ چرا محرومیت را تحمل کنید؟ مگر همه ی ارزش ها بی دلیل و من درآوردی و همه ی هدف ها خیال باطل نیست؟

اگر این وضعیت تشخیص داده نشود و پیشرفت کند، فرد در بی تفاوتی عمیق تری فرو می رود. ممکن است با بدل شدن به گوشه نشین، الکلی مزمن یا ولگرد، از هرگونه ارتباط و درگیری در زندگی کناره گیری کند و یا شیوه ی مشابهی را در زندگی برگزیند.مادی معتقد است بسیاری از بیماران بستری در مراکز نگهداری، به گیاه واری دچارند ولی به دلیل آنکه باید تشخیصی مطابق طبقه بندی های رسمی بیماری ها بر آنان گذاشته می شده، انگ اسکیزوفرن ساده بر آن ها زده اند، اصطلاحی که امروزه مشخص شده کاملاً بی مسماست. بعضی بیماران مبتلا به گیاه واری تشخیص افسردگی روان پریشانه گرفته اند. گرچه علائم و نشانه های افسردگی ندارند، این طور فرض شده که چون رفتاری نباتی دارند، پس افسرده اند. مادی معتقد است دست کم بخشی از بیماران مراکز نگهداری که با این تشخیص ها یا دیگر انگ های بستری شده اند، باید با دقت بیشتر و با احتمال ناخوشی اگزیستانسیال مورد بررسی قرار گیرند.

خلاصه ی نتایج یک پژوهش تجربی در زمینه ی معنای زندگی نشان داد که:

1. فقدان حس معنا در زندگی رابطه ای کمابیش خطی با ناهنجاری روانی دارد: یعنی هر چه حس معنا کمتر باشد، شدت ناهنجاری روانی بیشتر است.

2. وجود معنای مثبت در زندگی با اعتقادات عمیق مذهبی مرتبط است.

3. وجود معنای مثبت در زندگی با ارزش های از خود برگذرنده مرتبط است.

4. وجود معنای مثبت در زندگی با عضویت در گروه ها، فداکاری برای یک آرمان و تعیین اهداف روشن در زندگی مرتبط است.

5. معنای زندگی را باید از چشم اندازی تکاملی نگریست: معنای زندگی فرد در طول زندگی تغییر می کند؛ سایر وظایف تکاملی باید بر تکامل معنا مقدم باشد.

البته درباره نتایج ذکر شده باید این نکته را یادآوری کرد که؛ مدرکی دال بر این مدعا که فقدان معنا، عامل ناهنجاری روانی ست، وجود ندارد. همه مطالعات پژوهشی همبستگی ها را بررسی می کنند: فقط نشان می دهند که کاهش معنای زندگی، یک کارکرد یعنی یک علامت  ناهنجاری ست.

 

چاپ
59553 به این مطلب امتیاز دهید:
3.6

لطفا برای ارسال نظر وارد سایت شوید یا ثبت نام نمایید

x
soap2day