اختلالات خوردن
خوردن و مسائل مرتبط با غذا طیف وسیعی از رفتارها مانند پرخوری را در بر می گیرد و یا کم غذایی که ممکن است معیار تشخیصی برای اختلال در غذا خوردن را نیز نداشته باشد. اختلال خوردن قابل تشخیص زمانی رخ می دهد که رابطه فردی با غذا خوردن از کنترل وی خارج شود.
اختلالات خوردن
خوردن و مسائل مرتبط با غذا طیف وسیعی از رفتارها مانند پرخوری را در بر می گیرد و یا کم غذایی که ممکن است معیار تشخیصی برای اختلال در غذا خوردن را نیز نداشته باشد. اختلال خوردن قابل تشخیص زمانی رخ می دهد که رابطه فردی با غذا خوردن از کنترل وی خارج شود.
بعنوان نمونه فردی که دچار بی اشتهایی عصبی است، و محدودیت شدید غذایی منجر به کاهش وزن زیاد، مشکلات مربوط به سلامتی و حتی مرگ وی می شود در صورتی که درمان نشود. مسائل مربوط به خوردن به این دلیل رخ می دهد که افراد با غذا و با بدن خود مشکل پیدا می کنند. که می تواند در نتیجه ورزش شدید و پرخوری و یا کم غذا خوردن باشد.
شش نوع خاص از اختلالات خوردن ذکر شده در DSM-V بدین شرح است:
1.(anorexia nervosa) یا بی اشتهایی عصبی که منجر به محدودیت شدید مواد غذایی می شود. همچنین کاهش وزن خطرناک بدن و سوء تغذیه،گرسنگی و دیگر اثرات فیزیکی زیان آور را در پی دارد. فرد مبتلا به بی اشتهایی احتمالاً تصویری تحریف شده از بدن، ترس از اضافه وزن، و افکار وسواسی در مورد مواد غذایی و وزن دارد. دو نوع بی اشتهایی اصلی عبارتند از: 1. نوع محدودیت 2. نوع خوشگذرانی و عیاشی.
نوع محدود
که شایع ترین نوع است و شامل محدود کردن انواع مواد غذایی، حفظ کالری بسیار کم، و یا دیگر محدودیتهای سفت و سخت است.
نوع خوش گذران
که فرد در دوره هایی به غذا خوردن و سپس به پاکسازی می پردازد که شامل ورزش شدید، استفراغ عمدی، تنقیه و استفاده از مسهل کننده است.
2.(bulimia nervosa) یا پرخوری عصبی به عنوان چرخه ای از پرخوری که منجر به احساس شرم، گناه و پشیمانی می شود. که با وادار کردن فرد به خوش گذرانی، جبران، پاکسازی و یا ورزش شدید شناخته می شود. اثرات فیزیکی این اختلال شامل کم آبی بدن، درد مزمن گلو و یا التهاب مری، درد شکم، و مشکلات روده می باشد.
3.(binge eating) یا پرخوری همانند پرخوری عصبی است تفاوتش این است که شامل خوردن بیش از حد مواد غذایی در یک دوره کوتاه زمانی می شود که به دنبال احساس گناه یا انزجار مصرف می شود. بر خلاف نوع دوم رژیم غذایی یا روزه گرفتن در این نوع پرخوری وجود ندارد.
4.avoidant/restrictive food intake disorder(ARFID) اختلال اجتناب یا محدودیت مواد غذایی، که نقص مصرف و تغذیه ناکافی روزانه را در بر می گیرد. که با سوء تغذیه، تکیه به مکمل های غذایی و کاهش قابل توجه وزن و مختل شدن عملکرد روانی و اجتماعی همراه است.
5.pica پیکا یک اختلال غذا خوردن نسبتاً نادر است که با مصرف مواد غیر تغذیه ای مانند؛ خاک رس، کاغذ، صابون، گچ، گل و لای و یا پودر نشاسته رختشویی مرتبط است. شخص ممکن نسبت به بافت و یا عطر اینگونه مواد علاقه مند شود و خوردن این ماده ممکن است اثر تسکین دهنده برای فرد داشته باشد. این نوع اختلال معمولاً در بزرگسالان مبتلا به فقر آهن، زنان باردار و کودکان بیشتر دیده می شود.
6.rumination disorder یا اختلال نشخوار، شامل جویدن و بلع دوباره مواد غذایی است که می بایست در اثر سایر اختلالات خوردن و یا در اثر مصرف دارو نباشد.
چگونه روان درمانی و مشاوره می تواند مؤثر باشد؟
معمولاً رهایی از اختلال خوردن فرایندی طولانی و دشوار است. برای برخی از درمان های نسبتاً کوتاه مدت به چهار ماه وقت نیاز است، اما وقتی این فرایند یک سال به طول می انجامد بسیار مؤثر خواهد بود. از بین بردن افکار و رفتارهای ناکارآمد مرتبط با مواد غذایی و کار بر روی درمان فرد بسیار اهمیت دارد. بهبودی شامل احساس هویت معتبر و ایجاد حس پذیرش فردی و احترام به خود می باشد.
ترجمه: محمد راضی مرادی
پاییز 1394